یک - وزیر اقتصاد دولت احمدی نژاد که برای توضیح در باره اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به مجلس رفته بود، گفته است: این آقا( امیر خسرو آریا) قهرمان صنعتی است و سال های گذشته چند هزار شغل ایجاد کرده است. به طور حتم وزیر محترم انتظار داشتند که نمایندگان به خاطر این کارهای نیک این همه به ماجرای این اختلاس گیر ندهند و آبروی یک انسان شریف! را نبرند.
به روایت افشاگری هایی که رسانه های نزدیک به جناح حاکم در ایران داشته اند آقای قهرمان صنعتی مورد نظر وزیر تا قبل از دولت نهم که قرار بود دست دزدان و غارتگران را از بیت المال قطع کند همه دارایی اش یک گاوداری بوده و به لطف برخی از مدیران ارشد دولتی در چند سال گذشته توصیه نامه هایی دریافت کرده تا در هر مزایده و مناقصه ای خارج از تشریفات "برنده" شود. تنها برای اطلاع جناب آقای وزیر دولت مدعی عدالت گستری و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض بخش هایی از کار هایی که با این سه هزار میلیارد تومان می شد به سرانجام برسد در ادامه می آید.
دو- حکایت اختلاس سه هزار میلیارد تومانی آقای امیر خسرو آریا و شرکا داستان ساده ای نیست که بتوان بی تفاوت از کنار آن گذشت.
سه هزار میلیارد تومان سرمایه ملی در شرایطی که بخش زیادی از شهروندان ایران زمین این روزها زندگی سختی را می گذرانند و شاخص فلاکت اجتماعی روز به روز به مرز بحران نزدیک تر می شود، می تواند گره از مشکلات بسیاری بگشاید. پیش از این توضیح دادم که با این میزان سرمایه که مستمری دو سال و نیم یک میلیون و 800 هزار خانوار تحت پوشش کمیته امداد را تامین می کند، می شود حداقل 314 هزار فرصت شغلی ایجاد کرد. حال بگذارید با هم بخش های دیگری از این فاجعه اقتصادی را بررسی کنیم.
بر اساس اعلام نهادهای مسوول 187 هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور هستند و مستمری ماهیانه زنان سرپرست تحت خانوار 32 هزار تومان است. باز گفته همین مسوولان دولتی هم اکنون نزدیک به 40 هزار زن سرپرست خانوار پشت صف دریافت مستمری مانده اند. کل اعتبار مورد نیاز برای پرداخت مستمری یک ساله 227 هزار زن سرپرست خانوار 87 میلیارد و 168 میلیون تومان است. رقم اختلاس شده 34.5 برابر مستمری سالانه این زنان می باشد و با آن می توان برای تمام افراد این جامعه آماری شغل ایجاد کرد.
هم اکنون به گفته مسوولان میزان وام خود اشتغالی یا کارآفرینی مراکز فنی حرفه ای به هر فرد با رعایت سلسله مراحل اداری و حل مشکل ضامن پنج تا ده میلیون تومان است. باز هم به روایت گفته های همین مسوولان نزدیک به 150 هزار نفر متقاضی وام خود اشتغالی در کشور ثبت نام کرده و وام نگرفته اند. با سه هزار میلیارد تومان اختلاس می توان به 300 هزار نفر وام 10 میلیون تومانی داد.
کل اعتبار پژوهشی کشور برای برنامه پنجم توسعه 12 هزار میلیارد تومان است. یعنی سالانه رقمی معادل 2.4 هزار میلیارد تومان. در واقع یک چهارم بودجه فرهنگی کشور برای پنج سال آینده توسط آقای امیر آریا و شرکا به باد فنا رفته است.
همینطور بودجه ستاد مبارزه با مواد مخدر 70 میلیارد تومان اعلام شده، در حالی که به گفته مسوولان در سال 86 هزینه اختصاص یافته برای درمان معتادان 2.5 میلیارد تومان بوده است. هم اکنون باز هم به گفته مسوولان 1.7 میلیون نفر معتاد رسمی با مصرف روزانه داریم که سرانه درمان آن ها 40 هزار تومان اعلام شده و هزینه درمان یک ماهه با متادون رقمی نزدیک به 150 هزار تومان برآورد شده است. با این آمار توجه کنید که با سه هزار میلیارد تومان چند معتاد را می توان درمان کرد؟ در واقع کل هزینه درمان یک ماهه این 1.7 میلیون نفر 255 میلیارد تومان است و سه هزار میلیارد تومان می توانست هزینه نزدیک به یک سال درمان این افراد را تامین کند.
دوم - این تنها بخشی از فاجعه های دامنه دار سه هزار میلیارد تومان اختلاس امیرخسرو آریان و شرکای دولتی اوست. دولتی که می خواست دست چپاول گران را از بیت المال و خزانه قطع کند و به همگان انگ دزدی می زد حالا وزیر اقتصادش می گوید آقای شماره یک اختلاس – البته اگر واقعن همه کاره امیر خسرو آریا باشد – قهرمان صنعتی است
سه – محمود احمدی نژاد این روزها در سفر به امریکا اسفندیار رحیم مشایی را با خود برده تا نشان دهد که به او وفادار تر است تا آنان که می خواهند حساب او را از مشایی جدا کنند. بدون شک او از اقدامات آقای همه کاره دفترش با خبر بوده، که اگر هم نبوده باشد سندی است بر ضعف مدیریت و ناتوانی او، و حالا هم خود شریک این رسوایی مالی و فساد اقتصادی است. او که این همه سال فریاد می زد دست غارتگران بیت المال را قطع خواهد کرد، حالا خود در پاکترین دولت بعد از انقلاب به ادعای خودش، شریک غارتگران بیت المال است. اگر قرار بر قطع دستی است و مبارزه با فساد نقطه شروع احمدی نژاد است که با دزدی رای مردم در سال 88 به مسند ریاست دولت رسیده و جمع دزدان و مفسدان اقتصادی را در دولت و پیرامون خود گرد هم آورده است. او حکایت دزدی را دارد که با حمایت عالی ترین مقام رسمی کشوراز تخم مرغ دزدی به شتر دزدی رسیده است.
آیا وقت آن نرسیده است تاعالی ترین مقام رسمی کشور که در روزهای بعد از انتخابات سال 88 با تمام قوا از احمدی نژاد حمایت کرد و منتقدان او را بی ادب و بی اخلاق توصیف کرد موضع اش را در باره این فساد بیان کند؟ آیا وقت آن نرسیده که از مردم، نامزدهای معترض به انتخابات و کسانی که این سال ها به اتهام انتقاد از احمدی نژاد محکوم شده اند، عذرخواهی و رای مردم به آن ها بازگردانده شود و تمام آنان که در این سال ها رنج و دردی سخت را بر مردم تحمیل کرده اند افسار این قدرت فساد آور را رها کنند تا دلسوزان و نخبگان چاره درد خود کنند.
تمام مفسدان اقتصادی در دولت احمدی نژاد را هم بخوانید