هیاتهای مذهبی از نهادهای سنتی ریشه دار ایران به شمار میآیند که همواره محلی بودهاند برای همکاریهای خودجوش شهروندان مذهبی که برگزاری مراسم دینی را از وظایف خود دانستهاند. آنچه که این نهادها را پایدار کرده، نه حمایتهای دولتی پس از انقلاب که مشارکت جمعی مردم در راه اندازی و اداره آنها بوده است."خدایا رحمتی کن تا ایمان ، نام ونان برایم نیاورد ، قوتم بخش تا نانم را وحتی نامم را در خطر ایمانم افکنم تا از آنها باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند نه از آنها که پول دین را می گیرند و برای دنیا کار می کنند ." دکتر علی شریعتی
پس از انقلاب اما حکومت، متولی امور دینی هم شد و برگزاری مناسبتهای مذهبی را در اختیار گرفت و سازمانهای عریض و طویل برای اداره امور دینی ساخت. سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیره، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و کانون فرهنگی امور مساجد در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد، تنها بخشی از سازمانهای دولتی هستند که عهده دار سازمان دهی امور مذهبی هستند. در کنار آنها چندین و چند بنیاد وابسته به دولت هم برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک حکومت در امور دینی تشکیل شده و سالانه از بودجه دولتی تغذیه میکنند.
این نهادها که متولی امور دینی جامعه شدهاند، امسال با کسری بودجه روبرو شدهاند. کاهش درآمدهای دولت و نزاع دولت با بخشهایی از حکومت به این انجامیده که رئیس دولت راه بودجه آنها بسته است و حالا به اعتراف روسای دو سازمان مرتبط با برنامههای مذهبی، اجرای مراسم مذهبی در محرم امسال با مشکل روبرو شده است. به گونهای که رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم گفته است: امسال برای اعزام مبلغان با مشکل روبرو شدهایم و بخشی از مبلغان در لیست ذخیره قرار گرفتهاند. معاون استانهای سازمان تبلیغات اسلامی هم از دولت و خیرین خواسته است به کمک این سازمان بیایند تا برگزاری برنامه دهه نخست محرم با مشکل روبرو نشود.
آنچه که دولت در سی سال گذشته انجام داده است؛ به نوعی نمونه خوبی است از شهید کردن نهادهای غیردولتی و از بین بردن مشارکتهای مردمی در امور مذهبی. پیشینه هیاتهای مذهبی نشان میدهد که آنها بدون مشارکتهای دولتی هم پا برجا مانده و شهروندان در هر محلهای که ساکن بودهاند، خود برای برپا داشتن مراسم مذهبی اقدام کردهاند. اما از هنگامی که پای حمایتهای دولتی و دخالتهای حکومت به اداره هیاتها باز شده، مشارکتهای مردمی رو به کاهش نهاده و شهروندان عادی هم برای برخورداری از سهمیههای دولتی به مراسمی همچون توزیع غذا و یا برگزاری مراسم سوگواری خانگی در محرم روی اوردهاند.
[وزارت بازرگانی هر سال سهمیه ویژهای به کسانی که اقدام به طبخ و توزیع غذای نذری میکنند، اختصاص میدهد]
در این فرایند، بار مالی بیشتری بر دولت تحمیل شده و از سوی دیگر، بخش زیادی از هیاتهای مذهبی، کیفیت خود را از دست دادهاند و به سرباری برای دولت تبدیل شدهاند.
نتیجه این فرایند این بوده که امسال وقتی دولت بودجه لازم را ندارد، متولیان حکومتی این مراسم صدایشان بلند شده و از سختیهای اعزام مبلغان گلایه میکنند.
اما نکته دیگر که اهمیت بیشتری هم دارد، این است که تبلیغ امور دینی به بودجه وابسته شده و روحانیت در نقش نیروی کار برای امور دینی و مذهبی و سوگواری دستمزد میخواهد. اتفاقی که نه برای حکومت مدعی اسلامی بودن خوشایند است و نه روحانیتی که روزگاری در جامعه ایرانی اعتبار وشان داشته است و نه جامعه دین دارن ایران.
طنز داستان هم اینجاست که به گفته متولیان حکومتی امور دینی، این مبلغان مذهبی قرار است اقتصاد مقاومتی را تبلیغ کنند و مردم را به صرفه جویی فرا بخوانند. شباهت این تبلیغ، همان پیش نمازی است که بر منبر دیگران را به بریدن فرش نجس شده فرا میخواند و چون به خانه رسید، همسرش فرش را بریده بود، عصبانی شد و گفت: آنچه که در منبر شنیدی برای مردم بود، نه خودمان!
این گزارش را قبلا در باره بودجه نهادهای دینی نوشتهام
این هم گزارش دیگری در این باره که تازه نوشتهام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر