یکم - یامینپور خیلی سن داشته باشد، هم سن و سال من است، شاید یکی دو سال کمتر یا بیشتر. اولین بار با مجریگری در برنامه دیروز، امروز، فردا شبکه سه تلویزیون جمهوری اسلامی به چشم آمد. در همان برنامه که باید نقش بیطرف را بازی میکرد، میزان وفاداری خود به میهمانانی که از جبهه خودی بودند را به خوبی نشان داد.
بعدها شنیده شد که در دانشگاه خبر صدا و سیما هم مقامی دارد در حد معاونت پژوهشی و گویا تا استانداری اصفهان هم رسیده بود. اما اینها چندان مهم نیست، آن هم در نظام جمهوری اسلامی که سفله پرور خوبی است و پلههای ترقی برای آنان که خوب بلدند تزویر کنند، هموار هموار است.
آنچه که این روزها یک بار دیگر یامینپور را به عرصه عمومی و مجازی برگردانده، اظهار نظر (بخوانید فضل) او در باره تجاوز جنسی به دختری در هند است. از نظر یامینپور، این زنان هستند که با نوع پوششان مردان را تحریک و زیر فشار روانی قرار میدهند.
یامینپور، برشی از جامعه ایرانی است. از میلیونها مرد ساکن ایران که این گونه فکر میکنند. حتمن همه ما این تجربه را در برخوردهای روزمره دیگران دیدهایم و یا خودمان تجربه کردهایم که چگونه خیلی راحت در اولین مرافه دو نفره، دهانمان به فحشهای جنسی باز میشود، یا با دیدن یک دختر با پوششی متفاوت نگاهمان خیره میماند.
غریزه جنسی ما واقعیتی انکار ناپذیر است و این غریزه برای بسیاری از افرادی مثل یامینپور در قامت یک عقده فرو خورده باقی مانده است.
دوم - برای اینکه یامینپور را بفهمیم، کمی بزرگتر از او را باید نگاه کرد. دکتر ابراهیم فیاض، استاد جامعهشناسی که مبنای همه تحلیلهایش جنسی است. او حتی علت فعالیتهای سیاسی در ایران را هم جنسی میداند و معتقد است تا هنگامی که این غریزه سیراب نشود، نمیتوان انتظار اصلاح جامعه را داشت.
او در یک مقاله در باره نشاط جنسی نوشته است:
«حجاب در اسلام برای حفظ نشاط جنسی است، چون حجاب تخیل جنسی را تحریک میکند و سبب میشود که مسئله جنسی معنادار شود و دچار بیمعنایی نگردد (مثل برهنگی) و چون اسلام بر طبیعت جنسی سخت تاکید دارد و انسان کامل خود را نه فقط در معنویت انسان کامل، بلکه در مسائل دنیوی و جنسی او میداند (چون نکاح و عمل جنسی از سنت انسان کامل در اسلام میباشد و هر کس از این سنت روی بر میگرداند، از او نیست). پس انسان کامل در اسلام الگوی جامع و کامل انسان در دنیا و آخرت و از جمله مسئله جنسی است که باید مورد تقلید قرار گیرد.»
یا در جایی دیگر در گفتوگو با شبکه ایران معتقد است:
اساسا بنیاد زندگی به دو مولفه و اصل غریزه گرسنگی و غریزه جنسی برمی گردد که اولی مرتبط به اقتصاد و سیاست است و دومی منوط به شرایط خانواده. در حال حاضر در شرایط بحران شدید غریزه جنسی قرار داریم که آسیبها و معضلاتی چون بحران خانواده، طلاق، روابط جنسی آزاد، ایدز و... محصول آن است. این نگرش که فیاض زاهد تئوریسین اصلی آن در ایران است، برگرفته از لایههای سخت مذهب است که زنان را عامل به خطر افتادن سلامت نفس مردان میداند. انگار که کارویژه اصلی مردان و اساس و بنیاد هستی آن گونه که زاهد روایت کرده، روابط جنسی به عنوان یک غریزه است و مردان از این حق برخوردارند که هر کجا که تحریک شدند، اقدام عملی برای رفع نیاز خود کنند.سوم - یامینپور نماینده یک فرهنگ و نگرش است و نه یک فرد. نگرشی که این سالها در درون بسیاری از ما وجود داشته و به خودمان اجازه دادهایم که برای رفع غریزه، دیگری را مورد آزار قرار دهیم. نگاه همه مان را جنسی کرده است. از تعریف و تماشای مسائل جنسی لذت بردهایم. حتمن وقتی گذرتان به بازجوهای دستگاه امنیتی افتاده، دیدهاید که چقدر دوست دارند وارد جزئیات روابط شخصی شما شوند. همه تلاششان این است که یک راه پیدا کنند و در این باره حرف بزنند. این تفکر حاکم بر مدیران حاکم در ایران هم هست. ردش را میتوان در آگهیهای استخدام برای منشی و فروشنده هم دید. از جوکهایی که روزانه بین بسیاری از ما رد و بدل میشود پیداست.
حالا یامینپور این بخش را نمایان کرده است، به عنوان یکی از کسانی که بنا به تعریف استاد فکری ش، از غریزه جنسی به فعالیت سیاسی رسیده و دارد گوهر افشانی میکند. اما این گفتهها باید تلنگری باشد برای ما تا کمی بیشتر به این مساله فکر کنیم. به اینکه چقدر تجربههای این چنینی داشتهایم و برای کنترل این خوی حیوانی چه کردهایم. شاید ایران فردا دیگر نه امار تجاوز به محارم داشته باشد و نه پوشش دخترانش کسی چون یامینپور را تحت فشار روحی و روانی قرار دهد.
اینجا می توانید دیدگاه های ابراهیم فیاض را بخوانید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر